خاطراتی کوچک از علی خویه، مدرس و مشاور و محقق در زمینه مدیریت، بازاریابی، فروش تبلیغات و برند
درباره خودم
به نام خدا
به زبان ساده امروز می خوهم چند صفحه درباره خودم بنویسم در باره علی خویه
علی خویه هم اکنون در سال 1392 یک مرد میانسال 34 ساله است که از بچگی کار و تلاش را پیشه خودقرار داده ویک لحظه از تفکر تحصیل کار تلاش تدریس تالیف کوشش و تجربه و یادگیری دست برنداشته
از وقتی که یادم می آید کار کرده ام. یک فرد پرکار و پرتلاش بوده ام، همیشه دیرتر خوابیدم زودتر بیدارشدم، عاشق سختی و تلاش هستم. به قول یکی از دوستان اگر آقای خویه مشغول کارکردن باشد خوابیدن را هم فراموش می کند.
پدرم یک کهنه کار کاسب است او تعریف می کند که چهار دسته پا که راه افتادی به داخل مغازه من می آمدی و اجناس داخل قفسه ها را به هم می ریختی و گاهی باعث زحمت در فروشگاه برای من می شدی ، من آرام آرام در محیط فروش و بازار و با مشتریان بازار بزرگ شدم در کنار کاسبی، تحصیلات خودم را هم داشتم از کودکی همین گونه بودم کارم را با تحصیلاتم آمیخته می کردم، نصف روز مدرسه و نصف روز کار و کاسبی، نصف هفته دانشگاه نصف هفته ویزیتوری، بازاریابی، طراحی، نقاشی و ...
تدریس و تحصیل در کنار کار سخت و اجرایی، تجربه در کنار دانش من را چند برابر نموده است.
شاید باورتان نشود که من از جوشکاری گرفته تا نقاشی، از دست فروشی گرفته تا کار در کارخانه تولیدی را تجربه کرده ام، از کودکی هر جا که کار بوده، من هم بودم. خودکارساز و خودکارآفرین بوده ام، همیشه دنبال گرفتن امور اجرایی و کاری بوده ام ولی در کنار همه اینها یک لحظه از تحصیل دانش دست برنداشته ام. عاشق کار و دانش هستم.
به خاطر زیاد کارکردن و اولویت قراردادن کارهای اجرایی و عملیاتی همیشه دوران های تحصیلاتی من طولانی بوده چون همیشه کار و تحصیل را باهم انجام داده ام زمان تحصیلات من هم طولانی شده مثلا دوره لیسانس من 6 سال طول کشید. دوره فوق لیسانس من 5 سال طول کشیده و مشغول ادامه تحصیل یادگیری مقطع دکتری و بالاتر و بالاتر بالاتر تا انجا که عمر داشته باشم، هستم.
یک فرد بسیار بلندپروازهستم با اهداف بسیار خوب.
در زندگیم چند چیز برایم همیشه مهم بوده اول خدا ، خدا همیشه برایم اهمیت داشته و درهمه کارهایم او را در نظر داشتم و سعی کردم به تمامی تلاش هایم رنگ و بوی خدایی دهم
دوم خدمت به بنده های خدا و دیگران . شاید یکی از دلایلی که همیشه از دوران دبیرستان یک معلم بودم همین بوده که از یاد دادن به دیگران وکمک به دیگران لذت بردم
دوست دارم همیشه یاد دهم و یاد بگیرم دوست دارم یک کمک کننده باشم یک کسی که مفید باشد
دوست دارم همیشه یک فرد مفیدی باشم برا ی خودم برای جامعه و برای خانوادم و برای دیگران
دوست دارم همیشه کارهای بزرگی انجام دهم کارهایی که هم بی نظیر باشد و هم یکتا و یگانه
همیشه دوست دارم خلاق باشم و کارهای من تفاوتی با دیگران داشته باشد
همیشه در زندگی ام نهایت سعی خود را کرده ام که کسی را نرنجانم و کسی از دست من ناراحت نباشد ولی گاهی پیش آمده که طرف مقابل من اشتباه فکر کرده و مسیر را اشتباه رفته
به تمام دنیا به دید خوب نگاه می کنم
یک فرد مثبت نگر و مثبت اندیش هستم و دوست دارم باشم
آرزوهای بسیار بزرگی دارم مثلا من در تالیفات خود کتابی تالیف کرده ام که اولین بار در ایران چاپ شده دوست دارم همینطور باشم کارهایی انجام دهم که اولین بار انجام می شود اولین بار اتقاق می افتد
بزرگترین تفریح من کار بوده از دوران کودکی من از 6 سالگی کار کرده ام در زندگی ام هر کاری انجام داده ام چون تجربه کردن را خیلی دوست دارم از فروشندگی در خیابان ها گرفته تا کارگری و نقاشی از کارهای فنی گرفته تا کامپیوتری از منشی گری گرفته تا معلمی از مدیریت گرفته تا ویزیتوری از مغازه داری گرفته تا رانندگی
خلاصه تجربه کردن را خیلی دوست دارم و هیچ وقت از یادگرفتن و تجربه کردن سیر نمی شوم
یک از آرزوهای بزرگ من داشتن یک فروشگاه بزرگ است که طبق دانش و علم خودم آن را اداره کنم یک هایپر کاملا متفاوت و بی نظیر
یکی دیگر از آروزهایم سرمایه گذاری و داشتن سهام شرکت های موفقی است که خودم مشاورشان بودم یا خواهم بود
خیلی دوست دارم به دیگران کم کنم خدمت کنم به شرکت ها خدمت کنم
دوست دارم با دانش و تجربه ام فرد مفیدی برای کشورم باشم برای اقتصاد کشورم و مردمم
هر وقت که مشاور شرکتی بودم در ذات ونیت کارهایم خدمت به کارکنان و اقتصاد کشور بوده و هست در تدریس هایم هم همیشه به این فکر بوده ام که با دانش خودم خدمتی به دیگران داشته باشم. با کتاب هایم هم همیشه به این فکر بوده ام که این کتاب من میتواند به مردم خدمت کند یا خیر آیا این کتاب من توانسته مشکل یا مساله ای راحل کند
دوست دارم یک روزی به تمامی شرکت های ایرانی خدمت کرده باشم
دوست دارم روزی به تمامی شرکت های کشورم توانسته باشم حتی ذره ای خدمت کرده باشم
دوست دارم دانش و تجربه خود را در اختیار تمامی شرکت ها قرار دهم
می خواهم روزی به ارزشمندترین فرد برای کشورم و دینم تبدیل شوم
من عاشق دانش و تجربه هستم همیشه تا کاری و چیزی راتجربه نکرده ام درباره اش کتابی ننوشته ام کتاب های من حاصل تجربیاتم بوده در همان حوزه
دوست دارم روزی پروفروش ترین کتاب مدیریت بازاریابی فروش را بنویسم.
دوست دارم خودم همسرم وفرزندانم افرادمفیدی برای جامعه باشند و خادم مردم باشند
دوست دارم همیشه منبع خیر و نیکی باشم دوست دارم خداوند به من عنایتی کند تاکمک کننده باشم
می خواهم به برترین مشاور و مدرس حوزه مدیریت، بازاریابی، منابع انسانی، فروش، تبلیغات برند و خلاقیت تبدیل شوم. می خواهم به مفید ترین فرد برای جامعه ام تبدیل شوم و به اندازه وسعم باعث شادی، موفقیت، لذت، پیروزی، پیشرفت و توسعه افراد جامعه ام شوم. هدف من کمک به دیگران در حیطه کار خودم است. دوست دارم دیگران از خدمات من و از کارهای من لذت مهربانی عطوفت عشق رزق روزی ثروت و خوشبختی خوشحالی بیشتری بدست آورند.
5 سال پیش ازدواج کردم باهمسری خوب و مهربان برای ادامه راهم
درادامه راه همسرم برای من یک پشتیبان بوده و تشویق کننده یک کمک کننده و یک آرامش بخش شاید باورتان نشود که سرعت رشد من بعد از ازدواجم بیشتر شد و بخش زیادی از آن را مدیون همسرم هستم هر روز که می گذرد بیشتر عاشق همسرم می شوم
خیلی کم کمکشان کرده ام ولی او همیشه یار و یاور من بوده
در سختی ها همیشه همراهم بوده در نبودم مادر و پدر خوبی برای فرزندانم.
- ۹۳/۰۷/۲۲